چرا ما امروزه به روانشناسی جدید نیازمندیم؟
این سوالی است که متخصصان این حوزه را سالهاست به فکرواداشته تا روانشناسی گذشته را مورد بازیابی قرار داده پس بنابر ضرورت رویکرد های جدید را مورد مطالعه قرار دادند تا روشهای کاراتر و موثرتررا پیدا کنند. بگذارید با پرسش یک سوال مقاله ام را شروع کنم، حالتان چطوراست؟ آیا اززندگی خودتان راضی و خشنود هستید؟ اگراین سوال را ازاغلب افراد بپرسیم با تنها پاسخی روبه رومی شویم اینست که احساس بدبختی وبدشانسی می کنم وزندگی ام آن گونه که می خواهم نیست ولی چرا ما این احساسات را دائما تجربه می کنیم؟ تنها پاسخ این است که فرزندم مرا دیوانه کرده، همسرم مرا درک نمی کند، شاگردانم از من به عنوان یک معلم حرف شنوی ندارد وتکالیف خود را انجام نمی دهد. در صورت ادامه پیدا کردن این احساسات حال خوبی نخواهیم داشت وحالات افسردگی وغمگینی زندگی مان را سخت می کند.
اما دلایل علمی این احساسات
دلایل علمی این احساسات متضاد بدبختی وآشفتگی را این خود ماهستیم که انتخاب می کنیم دیگران قادر نیستند ما را بد بخت یا خوشبخت کنند، تنها چیزی که میان ما رد و بدل می شود اطلاعات است و دیگرهیچ. شاید ازاین حرف متعجب شوید ولی عین واقعیت است. یعنی اینکه دیگران با نوع رفتارشان به ما می فهمانند که چه فردی هستند و چگونه فکر می کنند و این ما هستیم که با انتخاب رفتار خودمان به آن ها پاسخ می دهیم و عکس العمل نشان می دهیم.
شما به عنوان والدین تصمیم گرفته اید از رفتار فرزند خود ناراحت شوید، بعد انتخاب می کنید سرش فریاد بکشید و تهدیدش کنید درنتیجه اوضاع بدتر می شود نه بهترو فقط این ارتباطات شماست که به مرورآسیب می بیند. ما نیاز داریم روی زندگی ، ارتباطات خود کنترل موثری داشته باشیم پس برای کنترل موثر باید انتخاب های بهتری ذاشته باشیم. تا بتوانید با فرزندان ودیگران ارتباط بهتری برقرار کنید.
درصورت ادامه یافتن تعارضات چه اتفاقی خواهد افتاد؟
دراین صورت برای داشتن احساسات بهتربه داروهای اعصاب و آرام بخش ها روی می آورید ومجبورید برای طولانی مدت به مصرف آن ها ادامه دهید، چون ما خودمان را قربانی رفتارهای نامطلوب فرزند، کارمند و همسرمان تصور می کنیم. شاید آرام بخش ها بتوانند احساس بهتری در ما بوجود آورند اما قادر نیستند مشکلاتی را که باعت انتخاب احساس بدبختی در ما شده اند را حل کنند.
اما باید به این نکته مهم توجه کنید که هیچ نفعی در مصرف دراز مدت این داروها وجود ندارد و باید به دنبال راه های موثر دیگری باشیم. آن چه ما به آن نیازداریم یادگیری شیوه ی کنار آمدن با عزیزان واطرافیان ماست. باید روش های مراوده با فرزندان، همسرو کارمند و دوستان را بیاموزیم چون ارتباطات انسانی در زندگی ما همه چیز است. ناگزیراز سرمایه گذاری روی روابطمان هستیم برای رسیدن به شادی و خشنودی در زندگی باید اقدامی موثررا انجام دهیم.
محققان درسالهای اخیر تحقیقاتی در خصوص میزان رشد علم و فناوری و رشد روابط میان فردی انجام دادند نتایج حاکی از این بود که اگر نموداری برای مقایسه رشد این دو ترسیم شود با کمال تعجب می بینیم که رشد علم و فناوری سریع ولی رشد کیفیت روابط انسانی بسیارکند و خطی صاف دارد که عدم پیشرفت را نشان می دهد. و همین امر لزوم استفاده ازعلم روانشناسی نوین را خاطر نشان می کند.
منبع:
کتاب تئوری انتخاب درآمدی بر آزادی فردی
تالیف: دکتر ویلیام گلسرترجمه دکترعلی صاحبی
