یادگیری را می توان بنیادی ترین فرآیندی دانست که درنتیجه آن موجودی ناتوان ودرمانده درطی زمان ودرتعامل بارشد جسمی به فرد تحول یافته ای تبدیل می شود که توانایی های شناختی وقدرت اندیشه اوحد ومرزی ندارد.درطی این فرآیند،انسان ازجستجومحل آشامیدن وخوردن،شناسایی اندام های بدن ودست راست وچپ خود شروع می کند تاجستجوی پیچیده ترین اسرار خلقت وطبیعت ادامه می دهد.تنوع وگستره زمانی یادگیری انسان به گستردگی طول عمراوست،باعث شده که علی رقم تفاوت های زیاد که افراد درامریادگیری بایکدیگردارند،برخی افراد درروند عادی یادگیری وآموزش نیزدچارمشکل می شوند.تنها به دلیل یک اختلاف جزئی مثل دیرآموزی ازمدرسه بیرون رانده می شوند یا ازآن فرارکرده اند باوجودی که دردروس دیگر خود جزءبااستعدادترین شاگردان بوده اند ویا گروهی ازنوابغ که مشکل یادگیری آنها باعث درخشیدن آنها درزندگی شان شده است.افرادی مثل هانس کریستین، آلبرت انیشتین، وینسون چرچیل،توماس ادیسون،چره ونیوتن ودیگران راعنوان کرد.مفهوم ناتوانی یادگیری تاریخچه کوتاه وپرفرازونشیبی دارد،برخی ازکودکان که ظاهرطبیعی دارند رشد جسمی وقدووزنشان که حاکی ازبهنجاربودن آنهاست.هوش کمابیش عادی داشته به خوبی صحبت می کنند ومانندسایرکودکان بازی می کنند ومثل همسالان خود با سایرین ارتباط برقرارمی کنند.درخانه هم ازپس کارهای خود برمی آیند،کارهایی ره که والدین به آنها واگذارمی کنند به خوبی انجام میدهند وازرفتارواخلاق عادی برخوردارهستند.ولی زمانیکه می خواهند به مدرسه بروند وتصمیم به یادگیری خواندن ونوشتن یاحساب وکتاب می گیرند دچارمشکل جدی می شوند.این کودکان ابتدا اطمینان کافی به پیشرفت تحصیلی خود دارند به تدریج به این نتیجه می رسندکه سایرکودکان وضع درسی بهتری ازآنان دارند وبعدازمدتی ازشروع کلاس اول دردبستان کم کم خود رامتفاوت ازدیگران می بینند وچه بسا احساس حقارت به آنهادست می دهد،اگرمعلم کلاس وسایرین سرزنششان کنند به بیزاری ازدرس ومعلم ودانش آموزان دیگرمنتهی می شود.کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری طبق تحقیقات جهانی حدود8درصد کودکان وغالبا پسران راتشکیل می دهند. معمولاپیش ازورود به مدرسه شناخته نمی شوند،زیراکودکان پیش ازورود به مدرسه آموزش درسی ندیده اند وبایک وظیفه آموزشی ویژه نظیرخواندن ونوشتن یاهجی کردن روبه رونیستند.
تعریف کودکان دارای اختلال یادگیری:
“کودکان ناتوان دریادگیری به گروهی ازکودکان گفته می شود که دریک یا چند فرآیند روانی اساسی درارتباط با فهمیدن یاکاربرد زبان شفاهی وکتبی ناتوانی نشان می دهند.”این ناتوانی ممکن است خودرادرفعالیت هایی ازقبیل گوش دادن،فکرکردن،سخن گفتن وخواندن ونوشتن،هجی کردن ویا ریاضیات نشان دهد.این تعریف شامل کودکانی که به علت های دیگربا مسائل یادگیری مواجهه هستند نظیرنقص بینایی،شنوایی،نقص حرکتی،عقب ماندگی ذهنی،آشفتگی عاطفی یاعدم برخورداری ازمحیط فرهنگی واقتصادی مناسب نمی شود1986.این کودکان نیاز به آموزش ویژه دارند که باید تمرین های مخصوص،غیرمعمول وباکیفیت های غیرعادی برای آنها تدارک دید که جدا ازآموزش های منظمی هستند که اکثرکودکان ازآن استفاده می کنند.
اختلالات یادگیری درچه سنی تشخیص داده می شوند؟
این مشکلات وقتی تشخیص داده می شوند که کودک وارد مدرسه شده است.معمولاتا قبل ازسنین هفت سال که امورتحصیلی فعالیت بیشتری را ایجاب نمی کند مشخص نمی گردند.کودکان درسنین آمادگی ازنظراستعداد به سرعت تغییرمی کنند،لذا تست های رشد دراین سن پیش بینی کننده های ضعیفی برای استعداد کودک درآینده می باشند.کودکانی که درسنین پیش دبستانی عقب ماندگی رشدی دارند،باید توسط یک متخصص بیماری اطفال معاینه شوند وازمداخله زودرس بهره مند شوند.
ویژگی عمده این کودکان چیست؟
هوش بهرطبیعی
کارکردطبیعی پایین ترازحد انتظار
سرعت کم دریادگیری
سقف پایین یادگیری
تکرارپایه های تحصیلی
تفاوت میان سطح یادگیری دردرس های مختلف
نداشتن انعطاف دراستفاده ازراهبردهای آموزشی
ضعف حافظه
کوتاهی دامنه توجه
نقص درمهارت های اجتماعی
ناهماهنگی حرکتی وتاخیردرفراگیری زبان
مشکل خواندن اولین مشکل ویژه یادگیری است که مورد توجه قرارگرفته است،یک پزشک آلمانی به نام دکترکاسمول به توصیف شخصی پرداخت که قادربه یادگیری خواندن نبود این فرد دارای هوش معمولی بوده وبرابربا همسالان خود آموزش دیده بود.او این مشکل را(کوری خواندن) نامید.که بعدها این اصطلاح را نارساخوانی یعنی داشتن مشکل با کلمات نامیده شد.
اختلال یادگیری درایران:
درحال حاضردانش آموزانی که دچارچنین عارضه ای هستند دراروپا 4 تا 12درصد کل دانش آموزان را شامل می شوند 1375.درحالی که درایران به 40 یا60 درصد می رسد.آن هم به این علت که امکانات آموزشی کافی ومناسب نیست وهمین امرمشکلات دانش آموزان را دردرک یک درس خاص یا حتی کل دروس مضاعف می سازد.درصد آنها بسیاربالاست ومتاسفانه برچسب کم هوش وکم استعداد می خورند این مشکلات تنها منجربه افت تحصیلی واتلاف درآمدخانواده وکشورنمی شود،بلکه به دلیل عدم آگاهی صحیح،دقیق ودرست والدین ومربیان در اکثرمواقع به سرزنش وتحقیرانها منجرمی شود.حس ناخوشایند خودپنداره ضعیف وکاهش عزت نفس را بوجود می آورد وحتی باعث ناهنجاری رفتاری می شود.
علل ناتوانی یادگیری:
1-عوامل آموزشی:دربسیاری ازناتوانائی های یادگیری آموزش ناکافی وناصحیح معلمین،سطوح انتظارمعلمان ازدانش آموزان اگرخیلی پایین یاخیلی بالاباشد مشکل زااست.کوتاهی درآموزش مهارت لازم برای ایجاد آمادگی،عدم توجه به نحوه برقراری ارتباط بادیگران،استفاده نادرست ازروش هاوبرنامه هاومواد آموزشی ضعیف و….
2-عوامل شناختی:کودکان درعملکردهای روانی پایه مثل ادراک،یادآوری،شکل دادن به مفاهیم اختلال دارند.برخی ازآنان نمی توانند دستورالعمل ها رابفهمندویا آنچه را که آموخته اند به یاد آورند ویاافکارخود را به صورت معنی داری سازمان دهند تاجمله درستی را بنویسند.به دلیل وجود انواع کاستی های یادگیری مثل ادراک وتشخیص ضعف دیداری وشنیداری،توانایی کم درتعمیم وسازمان دهی،ناتوانی دربیان مفاهیم،کمبود مهارت های کلامی وحرکتی،حافظه کوتاه مدت ضعیف،و…باعث ایجاداختلال یادگیری است.
3-عوامل محیطی:عوامل محیطی اثرگذارعدم تحریک حسی و تحریک زبانی ورشد اجتماعی عاطفی ضعیف وعوامل پیش ازتواد،هنگام تولد وبلافاصله بعدازتولد(مصرف مواد،دارو،الکل ابتلا به سرخجه وتغذیه ناکافی) اشاره کرد.
4:عوامل فیزیولوژیکی:ازنظرفیزیولوژیکی ناتوانی های یادگیری به خاطرحداقل آسیب مغزی،بدکاری یا آسیب درسیستم اعصاب مرکزی صورت می گیرد،بدکاری ناشی ازحداقل آسیب مغزی ناشی از:
الف:خونریزی مغزی، بیماری مغزی به خاطرتب بالا.
ب:محیط داخل رحم یا تولد زودرس،کم اکسیژنی یا ضربه فیزیکی
ج:بدکاری ژنتیکی-فطری
انواع شیوه های تشخیصی اختلال:
مصاحبه،مشکلات بالینی،آزمون های رسمی وغیررسمی،تست بینایی وشنوایی،تست کروموزومی واندازه گیری عصبی و…مغزانسان ازدونیمکره تشکیل شده است نمیمکره راست ونیمکره
چپ،هرنیمکره مغزکنترل یک قسمت ازبدن رابرعهده دارد.نیمکره چپ طرف راست بدن ونیمکره راست طرف چپ بدن راکنترل می کند.اماافرادی هستندکه طرف راست یا چپ آنها تماما برتری ندارد بلکه بخشی ازاندام هاطرف راست وبرخی اندام ها طرف چپ شان برترمی باشد.مثلا ازدست راست بیشتراستفاده می کنند درحالی که چشم چپ را به عنوان چشم برتربه کار می گیرند.دراین افراد عدم غلبه طرفی وجود دارد.اما وجود برتری جانبی مغزمی تواند کارایی این افراد را افزایش دهد.
رشدادراکی-دیداری:
بسیاری ازمتخصصان رشدتوانایی های ادراکی را ضرورت اساسی پیشرفت تحصیلی می دانند،انواع مشکلات ادراکی-حرکتی با نام نارسایی های ادراک بینایی یامشکلات ادراک شنوایی نارسایی های ادراک لامسه وکاستی های حرکتی هستند.
منبع:ناتوانایی های یادگیری
نویسنده:خانم نیمتاج سیاح سیاری عضوهیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن