پیوستار شادمانی:
چه عواملی بر شادمانی ما موثرند؟ و ما چقدر بر آن ها کنترل و تسلط داریم؟
زندگی موازنه ای است میان لذت های آنی و پاداش های دراز مدت.
((اندرو متیوس))
در جواب سوال باید بگوییم، هر کس به فراخور تجرب و دانش خویش از شادی، نشاط، نظر و عقیده خودش را بیان می کند و مولفه های آن را توضیح می دهد.
جبران خلیل جبران به بهترین شکل و معجزه خاصی پیوستار شادی را در کتاب ((پیامبر)) اینگونه می نویسد: شادی های شما همان غم های شماست که نقابش را برداشته است و چاهی که خنده ها یتان از آن می جوشد، همان است که از اشک هایتان پر شده است. هر چه غم عمیق تر و ژرف تر وجود شما را می کاود گنجایشی فراختر برای برای شادی خواهید داشت.
وقتی شاد و خرم هستی به ژرفای قلبت نظر کن تا ببینی که این قلب همان است که تو را غمگین کرده بود، و هنگامی که غم بر تو چیره شده است باز هم به قلب خود نگاه کن تا ببینی که براستی در فراق آنچه قلبت را از شادی پر کرده بود گریه می کنی؟ پس غم وشادی از هم جدایی ناپذیرند و آنها همیشه با هم هستند.
مارسی شیموف در کتاب شادمانی بی سبب برای شادمانی پیوستاری ترسیم کرده که اندکی با تغییر از کتاب منبع برگرفته شده بیان می شود:
شادمانی به چند بخش تقسیم شده که از غمگینی شروع شده و در مسیر خود به شادمانی اصیل و واقعی ختم می شود، در این مسیر از چند جاده می گذرد که بر حسب انتخاب ما قابل امتحان و ارزیابی هستند.
جاده اول: غمگینی
همه ما زمان هایی را تجربه کردیم که زندگی برایمان سخت و دشوار شده، مواقعی که دلتنگ و غمگین هستیم و اوضاع آن طور که می خواهیم پیش نمی رود و با تصورات ذهنی مان اصلن جور در نمی آید. همه ما دوست داریم اوضاع آن طور که ما میخواهیم پیش برود ولی اما واقعیت این گونه نیست دنیا همیشه بر طبق خواسته های ما پیش نمی رود و همگان بر اساس میل ما رفتار نمی کنند. و نشانه هایی از قبیل احساس اضطراب، خستگی، بی حوصلگی و خلق پایین را تجربه می کنیم.
جاده دوم: لذت آنی و شادمانی دروغین
برخی از افراد هنگامی که غمگین هستند سعی می کنند برای دست پیدا کردن به دقایقی لذت و خوشی خود را تسلیم عادات و رفتارهایی می کنند که سرانجامی جز تباهی و نابودی ندارد. آن ها اوج خوشی (نشئگی) را در مصرف الکل، روابط جنسی افراطی، حرافی، قماربیمارگونه، پرخوری و تماشای سرسام آور تلویزیون جست و جو می کنند. درواقع شادمانی های دروغین چیزی جز بی حسی موقتی یا فراراز غمگینی یا استفاده از تجارب پرشتاب لذت بخش نیست.
جاده سوم: شادی های موجه
مقصود و هدف اصلی همه افراد از شادمان بودن همین است که، روابط خوب با والدین، دوستان، موفقیت درکار، امنیت مالی و… یا استفاده درست از نیروها و استعدادهای خود داشته باشید. اما شادمانی موجه ای که به دلیلی درست اتفاق می افتد،به شرایط بیرونی زندگی ما بستگی دارد. یعنی با تغییر یا از بین بردن شرایط، این شادمانی نیز از دل ما رخت برمی بندد. هنگامی که روزتان را با انتظارات و توقعات خاصی شروع می کنید و چگونگی حالتان را براساس اتفاقاتی که قراراست پیرامون شما رخ دهد، تعیین می کنید. تا احساس خوشحالی و خوشبختی کنید. پس خودتان را از همین اکنون مستعد ناخشنودی می کنید.
شما قربانی شرایط و اتفاقات محیطی می شوید که هیچ کنترلی برآن ندارید و برای داشتن احساس رضایت و خوشحالی درونی تمام و کمال متکی و وابسته به دیگران و عوامل بیرونی هستید. ازجاییکه شرایط درکنترل ما نیستند این نوع شادمانی به شدت ناپایدار است.
جاده چهارم: شادمانی های اصیل و واقعی
بیشتر افراد تمایل دارند برای توجیه غم و ناخشنودی خود، شرایط و اوضاع و احوال زندگی را مسئوول احساس خود بدانند. و برای شادی و خشنودی به دنبال کسی یا چیزی باشند. در حالیکه باید منشا شادمانی را در قلب و درون خود جستجو کنند. اما بدانید اگر در تکاپوی به دست آوردن شادی و شادکامی باشیم، موذیانه از دستمان فرارمی کند. اما وقتی که به تندرستی، عشق و شادمانی در اعماق قلب و ذهن خود دست یابیم، دیگر راهی برای گریز ندارد. اگر شما به شادی واقعی دست پیدا کنید حتی اگر شرایط زندگی مطابق میل و خواست شما نباشد باز هم شادمان خواهید بود. شادمانی واقعی احساس وجد، سرخوشی، جهش خلق یا تجربه اوج، که همگی ناپایدارند. یعنی شما میتوانید در عین شادی و سرور هر تجربه ای مثل ناراحتی، ترس یا غصه را تجربه کنید. در شادکامی واقعی به جای بیرون کشیدن زورکی شادی از تجارب بیرونی، آن را تجارب تان هدیه می دهید. بنابراین نیازی ندارید که جهان خارج را به نفع شادمان کردن خودتان دستکاری کنید.
پائولوکوئیلو می نویسد: ((با نویسنده ونزوئلایی، دوسه روخاس در کافه ای در بوئنوس آیرس بودم و در مورد شادی و آرامش صحبت می کردیم که از قلب انسان بسیار دور شده است. که داستانی را برایم نقل کرد)).
پادشاهی جزیره ی بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل خشنودی آرامش را به تصویر بکشد، نقاشان بسیاری آثار خود را به قصرفرستادند. تابلوها، تصاویری بودند از جنگل به هنگام غروب، رودهای آرام، کودکانی که درخاک می دویدند، رنگین کمان درآسمان، قطرات شبنم و گلبرگ گل سرخ، پادشاه تمام تابلوها را بررسی کرد اما بلاخره فقط دو تابلو را برگزید. اولی تصویر دریاچه ی آرامی بود که کوه های عظیم و آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود. درجای جای اش می شد ابرهای کوچک و سفید را دید. و اگر نگاه دقیق می داشتید در گوشه ی چپ دریاچه، خانه ی کوچکی قرار داشت، پنجره اش باز بود و دود از دود کش آن بلند می شد که نشان می داد شام گرمی آماده است. تصویر دوم هم کوه ها را نشان می داد، اما کوه ها ناهموار بود قله ها تیز و دندانه ای بود. آسمان به صورت بی رحمانه ای تاریک بود و ابرها آبستن آذرخش، تگرگ و باران سیل آسا بود. این تابلو با دیگر تابلو ها هماهنگی نداشت، اما وقتی با دقت به آن تابلو نگاه می کردید در بریدگی صخره ای شوم، جوجه پرنده ای را می دید ان جا درمیان غرش وحشیانه ی توفان، جوجه گنجشکی آرام نشسته بود.
پادشاه بعد از بررسی اعلام کرد تابلو دوم برنده ی جایزه آرامش است و گفت ((خشنودی و آرامش ان چیزی نیست که در مکانی بی سرو صدا، بی مشکل و بی کار سخت یافت شود، چیزی است که می گذارد در میان شرایط سخت، آرامش در قلب ما حفظ شود. این تنها معنای حقیقی آرامش و شادمانی واقعی است)).
عوامل موثر برای شادمانی اصیل چیست و میزان کنترل بر آن ها به چه میزان است؟
تمام خوشبختی و شادی شما وابسته به احساسی است که درباره ی خود دارید. چرا که سعادت و خوشبختی و شادمانی یک احساس است. یک وضعیت روانی -هیجانی است و ما مسئوول ساختن این احساس هستیم.
گلسر معتقد است: ((انگیزه ملموس تمام رفتارهای ما آن است که تا حد امکان از میزان و تعداد بیشتری احساس خوب برخوردار باشیم)).
عوامل موثر بر شادمانی موجه چیست؟
1: شخصیت: براساس مطالعات ابعاد شخصیت افراد بر میزان شادمانی ان ها تاثیر دارد. دو بعد مهم در شخصیت یعنی درون گرایی و برون گرایی از نظر برخی از کارشناسان اهمیت بیشتری را داراست. بر اساس تحقیقات روانشناسان مغز انسان های برون گرا، اجتماعی و خوش مشرب، یعنی کسانی که شخصیتی متعادل ذارند، به عوامل مثبتی مانند یک چهره شاد و خوشحال، واکنش بیشتری نشان می دهد. و ارتباط مستقیمی میان شادکامی و شخصیت و موفقیت وجود دارد.
2: عزت نفس: احترام به خود از عواملی است که بر میزان شادمانی افراد تاثیر فراوانی دارد و یکی از پیش بینی کننده های شادی است.
3: سرمایه اجتماعی: شامل شبکه ی روابط اجتماعی، دوستی ها، احساس کنترل شخصی و اعتماد اجتماعی است. پژوهش ها نشان می دهند افرادی که از نظر روابط اجتماعی، مهارت بیشتری دارند و بهتر می توانند با مردم رابطه برقرار کنند، شادتر از افرادی هستند که از نظر مالی غنی ترند، ولی روابط اجتماعی مطلوبی ندارند.
4 :سلامت: سلامت و شادمانی با یکدیگر در ارتباطند. سالوی و راتمند و دیگران معتقدند میان عواطف مثبت و شادمانی فعالیت های قلبی و عروقی و سیستم ایمنی بدن را بهبود می بخشد. شادی میزان استرس را در بدن می کاهد و باعث احساس آرامش در فرد می شود.
دکتر علی صاحبی به نقل از دکتر گلسر خشنودی در زندگی را با عوامل زیر مرتبط می داند.
1: لذت بردن از شیوه ها و روشهایی که برای زندگی انتخاب کرده ایم.
2: توانایی خوب کنار آمدن با اطرافیان و عزیزانی که دوستشان داریم.
3: انجام کاری ارزشمند در زندگی.
4: اخلاقی عمل کردن و اینکه شادی ما شادی دیگران را خراب نکند.
…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………
منبع: زندگی به سبک تئوری انتخاب
نوشته: مجید احمدی